کد مطلب:35500 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

رستگاری در دو جهان











«شرف مكارم الدنیا درك فضائل الاخره»

رستگاری در دو جهان.


كسی را كه شد دامن از جرم، پاك
چو خور گشت وجدان او تابناك


بر آلوده با لطف بندد نظر
نجوید از او عیب، رافت نگر


خداوند بخشنده ی مهربان
كه بخشد به پاكان عطایی گران


كه دورند همواره از هر گناه
عفیفند و با عصمت و خیرخواه


بر این نعمت ار شكر گوید رواست
كه منعم بدهكار شكر خداست


چه خوبست منعم بجای سپاس
كند لطف با قلب یزدان شناس


نرنجاند از كین گنهكار را
نوازش كند زشت كردار را


ولی بر تبهكار درنده چنگ
كه در گله پنهان بود چون پلنگ


به صورت بشر، لیك پتیاره است
چو بر بینوایان ستمكاره است


سزاوار دشنام و توهین بود
وجودش سزاوار نفرین بود


ترحم اگر كرده ای بر پلنگ
بدرد همی گوسفندان به چنگ


به آنان كه غیبت ز مردم كنند
به دشنام مر خویش را گم كنند


بگویید: خود را مخوان بی گناه
كه غیبت گناه است نی اشتباه


خداوند بخشد گنهكار را
نه غیبتگر مردم آزار را


كه فردا چو برپا شود رستخیز
شود عیبجو خوار و شرمنده نیز


ولی به بود گر شدی عیبجو
به دقت ببینی ز خود خلق و خو


كه گر عیب داری گذاری كنار
نباشی به روز جزا شرمسار


وگر دامن عفتت تابناك
بود، شكر گویی ز یزدان پاك


چو بر دوست ناچار داری نیاز
در این رهگذر نیك كن دیده باز

[صفحه 134]

كه خود دوست والاترین نعمت است
هم او نیز در معرض آفت است


سخن چین بود آفت دوستان
چو بر دوستی می رساند زیان


خوش است این تبهكار بی آبرو
جدال اوفتد بین یاران او


گذر كرده بسیار، تیر از كمان
نخورده است از صد یكی بر نشان


سخن چین كه ناپاك چشم است و جان
كشد رنج یكرنگی دوستان


چو بیمار در فكر درمان شود
كه بر دوستی آفت جان شود


چو بیمار باشد ز درد نفاق
كند دوستان مبتلا بر فراق


بپرهیز سخت از سخن چین زشت
معاشر مشو با چنین بدسرشت


بود چارانگشت خود فاصله
حق و باطل اندر میانش یله


چو در كار یاران قضاوت كنی
چنین بعد كوته رعایت كنی


چو با چشم دیدی، ترا باور است
شنیده بیاور كجا درخور است؟!


گروهی كه مصرف گر نعمتند
به باطل ز راه خدا بگذرند


نبینند در زندگانی سپاس
ز نادان گمراه حق ناشناس


چنین احمق از مردمان، مال و جان
به كام فرومایه سازد روان


چنین است شكرانه ی اقتدار
كه باشی بر افراد بیچاره، یار


كه آزادگان یار بیچاره اند
حمایتگرش از ستمكاره اند


كشد رنج درماندگان بردبار
رضا كرده از خویش، پروردگار


به دنیا بود شاد و با افتخار
به عقبی و روز جزا رستگار

[صفحه 135]


صفحه 134، 135.